خاطرات ماندگار
این مجموعه سخنان کوتاه و سریع خاطرات و رویدادهایی هستند که اینجانب بنا به احساس درونی خویش و جهت یاد اوری خودم و ان مومنان که بعدها مطالعه نمایند نگارش شده اند :
حکایت 1: گاه شنیده و یا خواند ه ا ید که عتمای دینی بخواب اشخاصی امده وصیت و یا مطلبی را بیان نموده اند و حال این برای خودم حاصل شد باشد که به طلبه های اینده برسد .
در دوران جوانی استادی در حوزه و دار العلم ایت الله بهبهانی ( ره ) اهواز داشتم بنام شیخ احمد بن شیخ حسن سیاحی ( 1373 -1306 ش ) که بقضای الهی در تاریخ ( 16 / 6 / 1373 ) وفات نمودن ( ره ) و چون روز قبل وفات سر کلاسشان بودم شدیدا متاثر و گریه ای از اعماق وجودد مرا
دست داد خلاصه ایشان را در حجره ای در مسجد خودشان بنام امام حسن ع تدفین نمودند شب دوم بعد دفن ایشان را بخواب دیدم که گویا جهت وداع با
طلاب امده برهمان محل درس بر زمین طبق عادت و سنت نشسته وطلاب نیزجمع بودن و سه کلمه مختصر و به زبان عربی فرمودند (الله موجود -الموت حق - معاد موجود ) سبس نشانه ای خاص دادن ومن از خواب برخواستم صبح خوابم را به بعضی دوستان طلبه گفتم که الان انان نیز رحلت نموده اند . خلاصه یکماه نگذشت که ان نشانه حاصل شد . ومن دانستم خوابم واقع بود .
نکته : خلاصه کلام شان برای اهل علم واضح است .