ناصرالدين شاه
قاجار(تولد1248هجري قمري مطابق1831 ميلادي)در سن شانزده
سالگي( 1264هجري قمري مطابق با 1848 ميلادي) پس از مرگ پدر
در ايران به سلطنت رسيد.نقل است که در بين اطرافيان و زنان
حرمسرا هيچگاه کلاه خود را از سر بر نمي داشت زيرا سرش بي
مو،زشت و قناس بود.شبی به تاريخ
شانزدهم ذيقعده سال 1313 هجري قمري بناگهان در حالي سر زده
در بين اطرفيان و اهل حرمسراي خود ظا هر شده با خوشحالي
فراوان در ميان آنان پريده وکلاه خود را از سر برداشته و
به بالا پرتاب نمود.حاضرين با تعجب از ديدن عمل او و ديدين
کله و سرش متحير شدند.پس فرياد کشيد همگي خوشحال باشيد و
شادي کنيد که خبر خوشي دارم. و آن اين است که چندي پيش
دانشمندي منجم که به او اعتقادي کامل دارم براي من سه
پيشگويي کرد که دو تاي آن درست از آب در آمد ولي سومي آن
که قرار بود به تاريخ امروز کشته شوم بحمد الله بخير گذشت.
و مخفي بودن ما تمام شده است. و آن دانشمند گفت که چنانچه
از اين روز زنده بگذرم نزديک به سي سال به عمر من افزوده
خواهد شدو لذا من به منظور شکر و سپاس فرمان ميدهم تا
وسيله نقليه مرا فردا جهت زيارت شاهزاده عبدالعظيم مهيا
نماييد. پس وقتي در روز بعد(يعني 17 ذيقعده 1313 هجري قمري
مطابق 1896ميلادي)خود را در اطراف ضريح طواف مي داد ناگهان
با شليک طپانچه ميرزا رضا کرماني مواجه شد و در دم جان
سپرد. و مرگ وي در سن 65 سالگي و بعد از 49سال حکومت بوده
است.
گويند بعدها وقتي منجمين تقويم هجري قمري و شمسي را با
يکديگر تطبيق نمودند ناگهان متوجه مي شوند که تاريخ مورد
نظر آن دانشمند صحيح و آن روز همان روز ترور ناصر الدين
شاه بوده است.
توضيح اينجانب
در خصوص محاسبه تقويم قمري آن است که در محاسبه تقويم هجري
قمري دو گونه محاسبه مستعمل وجود دارد و آن هميشه باعث
اختلاف يک روز قمري در بين کشورهاي اسلامي و عربي مي شده
است مگر در بعضي حالات که محاسبه هماهنک مي شود و اين امر
تا هم اکنون نيز موجود است و بسيار بوده است كه عامه مردم
نيز متوجه شده اند که مثلاً در عربستان اکثر اوقات يک روز
قمري پيش از ما در ايران هستند و گاهي نيز خودشان متوجه
غلط بودن آن يک روز نيز مي شوند. لذا به احتمال قوي تقويم
نگار ناصر الدين شاه اين اشتباه را در خصوص او ملتفت نشده
است. و اينجانب روش صحيح تطبيق را مي دانم اگر چه بدلايل
احتمال سرقت علمي فعلاً از نشر آن در اين داستان صرف نظر
ميکنم و اضافه ميکنم که بر اساس قاعده غالب و مغلوب که
ارسطو در آخر کتاب سياسات خود آورده باقي مانده از اسم
ناصر عدد هشت است و باقي مانده از اسم رضا عدد دو هست و
عدد دو بر عدد هشت پيروز است. والحمد الله رب العالمين
تحقيق و تصحيح داستان توسط نويسنده و محقق
شيخ سعيد مزرعه
|
ناصرالدين شاه
قاجار |
|
|
ميرزا رضا کرماني |
|